روایت تسنیم از مجاهدتهای منتخبان گیلانی دهمین جشنواره مالک اشتر بسیج + فیلم
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۱۸۶۷۶
گروه استانها- تعدادی از جوانان بسیجی گیلانی که در بسیاری از صحنهها خوش درخشیدند در دهمین جشنواره مالک اشتر بسیج بهعنوان برترینها در سطح کشور معرفی شدند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، جوانان بسیجی و جان بر کف گیلانی که همواره در همه صحنهها برای کاهش مشکلات مردم خوش درخشیدند و در بحران کرونا نیز حماسهساز شدند اکنون از افتخارات ایران اسلامی محسوب میشوند و خدماتشان همچون مجاهدتهای خستگیناپذیر کادر درمان در خط مقدم مقابله با کرونا جای تقدیر و تحسین بسیار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جشنواره سراسری مالک اشتر بسیج همهساله با هدف شناسایی ردههای برتر، توسعه فرهنگ شایستهسالاری، ایجاد رقابت در فرماندهان بسیج، معرفی الگوهای موفقتر در بین ردهها و اقشار مختلف سپاه و بسیج برگزار میشود و اهداف کلی جشنواره نیز ارتقاء و پایش وضعیت عملکرد سازمان و الگوسازی، الگوپروری و اسوهپروری است.
این جشنواره در راستای تجلیل از زحمات و تلاشهای یکساله بسیجیانی است که در انجام ماموریتهای ابلاغی سپاه و بسیج همت مضاعف و تلاش بیوقفه داشتند و فرصتی برای ارتقاء فرهنگ بسیج و فرهنگ کار جهادی، استفاده بیشتر از فرصتها، توانمندیها، ظرفیتها، ایجاد زمینه بروز خلاقیتها و ارج نهادن به تلاشهای بسیج در انجام ماموریتها است.
ماجرای آزادسازی 2 شهر شیعهنشین سوریه بعد از 4 سال/ مدافعان حرم گیلانی با رمز "گیلکی" قفل نبل و الزهرا را شکستندناگفتههایی از تلاش تکتیرانداز داعشی برای ترور "حاج قاسم" / ماجرای درگیری مدافعان حرم ایرانی با نظامیان آمریکایی چه بود؟هجر حبیب| ماجرای نذر صلوات حاج قاسم برای سلامتی مردم گیلان چه بود؟قطعاً شیوع ویروس کرونا بسیاری از برنامهها و مناسبتها را تحت تاثیر قرار داد بههمین دلیل جشنواره سراسری مالک اشتر نیز امسال بهشیوه متفاوتی برگزار شد و این جشنواره فرصتی مناسب برای تقدیر از بسیجیانی است که در صحنه مقابله با کرونا خوش درخشیدند.
در استان گیلان طی مراسمی از برترینهای دهمین دوره جشنواره سراسری مالک اشتر در گیلان تقدیر بهعمل آمد و در این مراسم، آزیتا صدیقی از پایگاه حضرت فاطمه(س) تالش، رضا معاشرتی از پایگاه شهید نوروزی آستارا، کامبیز رودخانهای از گروه جهادی شهید رهنمون لنگرود، مرتضی مرادی از بسیج کشاورزی و محمد نظری از بسیج دانشجویی رشت با اهدای جوایز تجلیل شدند.
نماینده پایگاه حضرت فاطمه(س) تالش بهعنوان یکی از منتخبان دهمین دوره جشنواره سراسری مالک اشتر بسیج در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب در ایام کرونا مبنی بر ایجاد یک اتحاد و همدلی برای رفع مشکلات آسیبدیدگان از کرونا، فعالان پایگاه حضرت فاطمه(س) تالش نیز دست به دست هم دادند تا گامی در راستای رفع مشکلات مردم بردارند.
آزیتا صدیقی ابراز داشت: پخت 2 هزار پُرس غذای گرم و توزیع آن بین نیازمندان منطقه و توزیع 400 بسته کمک معیشتی در این ایام و هر بسته به ارزش 300 هزار تومان و توزیع آن بین خانوادههای آسیبدیده از کرونا بخشی از اقدامات این پایگاه بوده و برای انجام اجرای طرح غربالگری نیز چند خانم استخدام کرده و موفق به اجرای آن شدیم.
وی با اشاره به پخت نان گرم توسط بسیجیان پایگاه و توزیع آن بین خانوادههای نیازمند در ایام کرونا ابراز داشت: کمک به بیماران و تهیه دارو برای تعدادی از بیماران که بهلحاظ معیشتی و درآمدی بسیار ضعیف بودند نیز یکی دیگر از اقدامات خوبی بوده که توسط این پایگاه انجام شد و هزینههای دارویی بیماران پرداخت شد.
نماینده پایگاه حضرت فاطمه(س) تالش به مشارکت سپاه و بسیج در طرح غربالگری شهید سلیمانی و انجام غربالگری بهصورت خانه به خانه بههمراه تست کرونا اشاره کرد و اظهار داشت: خواهران پایگاه ما هم در این طرح حضور گستردهای داشتند و توانستند بسیاری از افراد را شناسایی کنند و در عین حال بستههای کمک معیشتی نیز بین بعضی خانوارها توزیع شد.
صدیقی با بیان اینکه پایگاه حضرت فاطمه(س) تالش در جشنواره مالک اشتر امسال نیز بهعنوان برترینها معرفی شد تصریح کرد: در منطقه ما اهل تسنن و تشیع در کنار هم زندگی میکنند بهطوریکه 73 درصد جمعیت منطقه اهل تسنن و 27 درصد تشیع هستند.
وی خاطرنشان کرد: ترویج فرهنگ شوم وهابیت یکی از مشکلات ما در منطقه تالش بوده اما فعالان پایگاه حضرت فاطمه(س) توانستند با اجرای برنامههای مختلف از میزان تاثیرات فرهنگ وهابیت در منطقه بکاهند و اتحادی بین تسنن و شیعه ایجاد کنند.
فرمانده پایگاه مقاومت شهید نوروزی آستارا نیز این پایگاه را یکی از پایگاههای نمونه و ممتاز ناحیه و شهرستان آستارا معرفی کرد و اظهار داشت: اقتدار امروز ایرانِ سرافراز به برکت خون شهداست.
رضا معاشرتی افزود: فعالان پایگاه مقاومت شهید نوروزی نیز با استعانت از پروردگار متعال و پیروی از فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه بسیج نیروی کارآمد کشور در همه میدانهاست، با ایمانی عمیق، قلبی عاشقانه و خالصانه جان بر کف اخلاص نهادند
و بهمنظور اَدای دین نسبت به کسانی که اقتدار این مرز و بوم را مدیون آنان هستیم در زمینههایی وارد عمل شدیم که هرچند کم و اندک است اما امیدواریم که مورد رضایت خداوند و خلق قرار گیرد.
وی در تشریح عملکرد پایگاه مقاومت بسیج شهید نوروزی آستارا گفت: برگزاری منسجم و مستمر شجره طیبه صالحین و نشستهای بصیرتی، برگزاری حلقههای وصل نوجوانان و بیان معارف و آموزههای دینی، برگزاری کلاسهای آموزشی و سواد رسانه بهمنظور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی از جمله برنامههای اجرا شده است.
فرمانده پایگاه مقاومت شهید نوروزی آستارا برگزاری مسابقات ورزشی در سطح شهرستان، مسابقات شعرخوانی و افتتاح موسسه علمی آموزشی باقرالعلوم(ع) را جزو دیگر فعالیتها برشمرد و بیان داشت: لوازم جهیزیه از جمله اجاق گاز و لوازم آشپزخانه برای عروس و داماد بیبضاعت نیز تهیه شد.
معاشرتی از تعاملات سازنده در زمینه پزشکی با پزشکان و دندانپزشکان شهرستان جهت بهرهمندی از خدمات رایگان پزشکی و همچنین تعاملات سازنده با وکلای شهرستان جهت حل مشکلات قضایی خانوادههای نیازمند و آبرومند شهرستان خبر داد و گفت: گشتهای محلهمحور نیز در جهت تامین امنیت محله راهاندازی شدند.
وی با اشاره به برگزاری مراسماتهای مذهبی با رعایت پروتکلهای در زمان شیوع ویروس کووید 19 خاطرنشان کرد: در راستای لبیک به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر تقویت سیستم اقتصادی کشور، گروه جهادی شهید عظیم نوروزی آستارا نیز نسبت به تولید و برداشت کرم ابریشم و دیگر برنامههای اقتصادی اقدام کردند.
فرمانده پایگاه مقاومت شهید نوروزی آستارا اجرای طرح سهشنبههای مهدوی و تهیه و توزیع اقلام خوراکی بههمراه بروشورهای فرهنگی با مضمون مهدویت و توزیع گوشت قربانی بین نیازمندان آبرومند به نیت سلامتی امان زمان(عج) را جزو دیگر اقدامات برشمرد و گفت: برپایی کارگاه دوخت ماسک بهداشتی و کمپین مردمی "نجات شهر" بههمت خیران بزرگوار و تهیه پکهای بهداشتی و همچنین طرح غربالگری شهید سلیمانی نیز به خوبی انجام شد.
نماینده بسیج دانشجویی رشت که یکی دیگر از منتخبان دهمین دوره جشنواره سراسری مالک اشتر بسیج در گیلان معرفی شده است اظهار داشت: پایگاههایی که با ما همکاری دارند در واقع بسیج دانشجویی دانشگاهها اعم از دانشگاه پیام نور رشت، تربیت معلم برادران و خواهران و دانشکده فنی و حرفهای شهرستان رشت است.
محمد نظری با اشاره به رویکرد بسیج دانشجویی رشت مبنی بر پیادهسازی سیره اهلبیت(ع) و بیانات امامین انقلاب خاطرنشان کرد: در این راستا سعی کردیم خواستهها و فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان بسیجی را پیادهسازی کنیم و این فعالیت نیز توسط خود بسیجیان و دانشجویان عزیز انجام شد.
وی تصریح کرد: شاید عدهای بگویند کار انقلاب تمام شده و دیگر انسانهای خوب و پای کار انقلاب نداریم در صورتی که چنین نیست زیرا جوانان زیادی داریم که همچنان پای کار انقلاب هستند و در این مسیر تلاش میکنند اما دیده نمیشوند؛ این جوانان حاضرند از تمام زندگی و جانشان برای انقلاب بگذرند.
نماینده بسیج دانشجویی رشت با بیان اینکه جوانان ما با اجرای برنامههای مختلف، اردوهای جهادی و خدمت بهمردم ثابت کردند که همچنان پای کار انقلاب هستند ابراز داشت: اردوهای جهادی فقط محدود به یک فصل نمیشود بلکه این اردوها در طول سال برگزار میشود و در بحران کرونا هم که مشکلاتی برای جامعه و درآمدزایی مردم به وجود آمد، جوانان دانشجو در سراسر استان خدمات شایستهای انجام دادند و کمکهای معیشتی را به دست نیازمندان رساندند.
نظری با بیان اینکه در این ایام حدود 700 بسته کمک معیشتی فقط توسط دانشجویان تهیه و به نیازمندان توزیع شد افزود: از ابتدای سال تحصیلی جدید اقدامات خوبی در سطح دانشگاه توسط بسیج دانشجویی انجام شد از جمله مطالبهگری، اقدامات جهادی مختلف، فرهنگسازی و کارهای تربیتی که مورد استقبال دانشجویان نیز قرار گرفت و حتی توانستیم دانشجویانی را شناسایی و به مجموعه خود اضافه کنیم.
انتهای پیام/612/ ع
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جشنواره سراسری مالک اشتر شهید نوروزی آستارا پایگاه حضرت فاطمه بسیج دانشجویی رشت مالک اشتر بسیج کار انقلاب برنامه ها انجام شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۱۸۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنایات کومله به روایت تنها معلم بازمانده زندان «برده سور»
تنها بازمانده زندان مخوف بردهسور در گفتوگویی با تسنیم از رنجی گفت که ناروا توسط کومله و دموکرات بر معلمان و غیر نظامیان رفته است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اسارت دوران غریبی است. گاه امید به آزادی و دیدن گرمای آفتاب از پس دیوارهای بلند سرد، تحمل زیستن در میان برزخ مرگ و زندگی را آسانتر میکند و گاه، هیولای ناامیدی چنان بر گلو چنبره میزند که انگار راه نفس از هر طرف بسته است. شاید به همین دلیل است که آن را انسانیترین ادبیاتی میدانند که جهان به خود دیده. موقعیتی که در آن ترسیم میشود، چهره مردان و زنانی است که انسانیت و ظرفیت آن را به بالاترین و بهترین شکل ممکن به تصویر کشیدهاند. گفتن این حرف ساده است، کسی غیر از خود آن اسیر نمیداند تحمل ثانیه ثانیه روزگاری که تنها زهر است و زهر، چقدر میتواند برای هر انسانی دشوار باشد.
سالهای دفاع مقدس اما پر است از آدمهایی که با وجود این درشتی روزگار دیولاخ، چنان ایستادند که از هر طرف طنین گامهای استوار آنها تنها به گوش تاریخ میرسد؛ چنانکه آن شاعر فقید فرمود:
چه تازیانهها که از تن تو تاب عشق آزمود
چه دارها که از تو گشت سربلند
زهی شکوه قامت بلند عشق
که استوار ماند در هجوم هر گزند...
یدالله خدادادمطلق از همین مردان است. او که معلمی جوان بود، در مهرماه سال 59 به اسارت کومله و سپس حزب دموکرات کردستان درآمد. او به همراه تعدادی دیگر از معلمان از استانهای مختلف برای رفع خلأ کمبود نیرو در آن مقطع راهی کردستان میشود، اما سر از مخوفترین زندانها درمیآورد. او تنها بازمانده یک جمع هشت نفره از زندان بردهسور است.
خداداد مطلق آموزگار است و آموزگاری با عشق پیوندی دیرینه دارد. همین عشق و علاقه به کودکان این سرزمین او را به شهری غریب کشاند و سرنوشتش را تغییر داد. خاطرات خواندنی او در کتاب «بردهسور» روایتی است از رنج معلمی که تنها اسلحهاش قلم بود. خبرگزاری تسنیم به مناسبت روز معلم و سالروز شهادت شهید مطهری، در گفتوگویی با او یادی کرده است از رنجی که بیسبب بر او و دیگر معلمان روا داشته شد؛ معلمانی که یک به یک اعدام شدند و به شهادت رسیدند. این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای مطلق شما در اواخر دهه 50 به عنوان معلم و نیروی آموزش و پرورش به منظور تأمین خلأ کمبود نیرو در مدارس کردستان، از قم به این استان اعزام میشوید اما در نهایت سر از زندانهای کومله و دموکرات درمیآورید. این در حالی است که شعارهای این گروهکها سالهاست که کمک به خلق کرد است. رفتار آنها با شما و دیگر معلمان، تناقض آشکار این گروهکها میان حرف تا عمل است. این اتفاق چطور برای شما رخ داد؟
اوایل مهرماه سال 59، آموزش و پرورش استان قم اطلاعیهای مبنی بر درخواست نیرو برای کردستان، منتشر کرده بود. من پس از دیدن این اطلاعیه، به اداره آموزش و پرورش رفتم و اعلام آمادگی کردم. همانجا با شهید علیمحمد بیان که از معلمان استان قم بود، آشنا شدم. پس از چند روز، به کردستان اعزام شدیم و با مأموریتی که آموزش و پرورش استان کردستان داده بود، بنا شد به روستای موچش واقع در مسیر کامیاران و سنندج برویم. در آنجا مدرسه شبانهروزی بزرگی بود که برای مدتی به دست نیروهای ضد انقلاب رسیده بود، مدرسه آسیب جدی دیده و نیازمند تعمیرات اساسی بود. از جمله اقلامی که نیازمند تعمیر بود، موتور برق آنجا بود. ما این موتور را برای تعمیر به تهران فرستادیم.
روز 12 مهرماه، مجدداً برای نصب موتور به مدرسه رفتیم؛ غافل از اینکه خدمتکار مدرسه از عوامل کومله است و به آنها تاریخ آمد و شد ما را گزارش داده. با ماشین لندوری که داشتیم از مدرسه خارج شدیم. در بین راه دو نیروی هوابرد و یکی از معلمان اعزامی از کاشان(آقای محمدی) را سوار کردیم؛ زیرا از ما خواسته بودند آنها را نیز به شهر برسانیم. در مسیر بازگشت بودیم که به ناگهان ماشین ما توسط نیروهای کومله که در صخرهها کمین کرده بودند، به رگبار بسته شد. با اینکه ماشین چندبار معلق زده بود و من و شهید بیان در عقب ماشین افتاده و آن معلم دیگر(آقای محمدی) به شدت زخمی شده بود، باز هم تیراندازی میکردند. کومله همواره میگوید ما به فکر خلق کُرد و مردم ایران هستیم، اما با افرادی که زخمی شده بودند، اینطور رفتار میکردند.
پس از چند دقیقه نیروهای کومله به بالای سر ما رسیدند و من، شهید بیان و دو نیروی هوابرد را برای اینکه از دید نیروهای جمهوری اسلامی پنهان کنند، از مسیر خارج کرده و به مناطق امن خود منتقل کردند. این اتفاق در روز 12 مهرماه سال 1359 رخ داد.
پس از چند روز، ما را به روستاهای اطراف منتقل کردند. یکی دو روز در آنجا زندانی بودیم و متوجه شدیم که در اتاق بغل ما هم افرادی هستند که زندانی شدهاند: شهید کریم غفاری و شهید صفدر محمدی، معلمانی که از کرمانشاه اعزام شده و برای خدمت به مردم کامیاران، به این منطقه رفته بودند. شهید غفاری به عنوان رئیس آموزش و پرورش و شهید محمدی به عنوان معاون پرورشی فعالیت میکردند و چند روز قبل از ما، در حالی که هیچگونه سلاحی نداشتند، به اسارت گرفته شده بودند.
زندان مخوف «بردهسور»
مدتی گذشت، کومله ما را با پای پیاده و با بدترین شرایط ممکن- که الآن نمیخواهم زیاد وارد جزئیات شوم- به مدت 45 روز در کوهها و جادههای خاکی کردستان شبانهروز پیاده میبرد. ما را به روستاها میبردند و مردم را علیه ما تهییج میکردند. ما را به عنوان عوامل دولت معرفی میکردند، مردم نیز با تهییج و تحریک آنها، برخوردهای بسیار بدی با ما داشتند. هرچند تعدادی نیز که از نیت کومله و اقدامات آنها آگاه بودند، مخفیانه پیش ما میآمدند و به ما دلداری میدادند.
پس از این مدت ما وارد زندان مرکزی کومله به نام «برده سور» شدیم؛ زندانی که در انتهای کوههای بلند و در پایینترین دست یک دره عمیق در کنار یک رودخانه خروشان واقع شده بود. این زندان یکی از غیر دسترسترین زندانهای کومله بود. در آن زمان(سال 1359) حدود 80 نفر در آنجا زندانی بودند.
*تسنیم: به غیر از شما، همانطور که اشاره کردید، نیروهای غیر نظامی دیگری نیز در این زندان بودند. هدف کومله از اسارت غیر نظامیان چه بود؟
هدف این بود که به هر قیمتی از اقشار مختلف مردم اسیر بگیرند تا بعداً در مرحله تبادل اسرا از آنها استفاده کنند. آنها در واقع میخواستند ما را که نیروی غیر نظامی بودیم، با نیروهای خودشان تبادل کنند که در درگیریهای مسلحانه توسط دولت جمهوری اسلامی دستگیر شده بودند. در مقطعی هم موفق شدند و تعدادی از زندانیان را از این طریق مبادله کردند.
*تسنیم: شرایط زندان برای شما که نیروی غیر نظامی بودید، با دیگر افرادی که به نوعی نیروی نظامی محسوب میشدند، متفاوت بود؟
زندان شرایط مناسبی نداشت. اتاقی بود که ابعاد آن یک و نیم در یک یا دو و نیم در دو متر بود(جزئیات خیلی در خاطرم نمانده است). در این اتاق هشت نفر زندانی بودیم. درب این اتاقک کوچک همیشه قفل بود و ساعت هواخوری ما نیز با بقیه فرق داشت؛ به این صورت که اول باقی زندانیها هر روز صبح به هواخوری میرفتند، پس از آنها ما هشت نفر باید میرفتیم.
*تسنیم: همه کسانی که در این اتاقک زندانی بودید، معلم بودید؟
خیر، پس از مدتی یکی از زندانیان را از اتاق ما خارج کردند و شهید ابراهیم علیاصغرلو، از تکاوران نیروی ارتش را که در درگیریهای بانه به اسارت گرفته بودند، به اتاق ما منتقل کردند. ایشان از برجستهترین نیروهای هوابرد بود که پیش از انقلاب در فرانسه تحصیل کرده و فردی بسیار با تجربه، شجاع و متدین بود. سرهنگ فکر فرار از زندان را به ذهن همه ما انداخت. ما در ابتدا فکر میکردیم که او نفوذی است و میخواهد ما را بسنجد، اما کمکم به همدیگر اعتماد کردیم و تصمیم گرفتیم با نقشه سرهنگ، از آن اتاقک کوچک در دوردستترین نقطه کوهستان فرار کنیم.
شهید ابراهیم علیاصغرلو
فرار از زندان
سرهنگ راههای مختلفی را پیشنهاد داد و گفت اگر فرار نکنید، آینده نامشخصی دارید و ممکن است اعدام شوید، آزادی در کار نخواهد بود. پس از مدتی با او همداستان شدیم و تصمیم گرفتیم با حفر تونلی از دل زندان به بیرون فرار کنیم؛ این در حالی بود که درب اتاقک ما برخلاف دیگر سلولها، هر شب با قفل و زنجیر بسته و از سلول ما به شدت مراقبت میشد. تصمیم گرفتیم با جوالدوزی که خیلی اتفاقی به دست ما رسیده بود، گودالی حفر کنیم. سرهنگ میگفت باید از زندان فرار کنیم و به سمت سردشت برویم. از او میپرسیدیم که فرض کن ما از این رودخانه بزرگ عبور کردیم، چطور راه را تشخیص دهیم؟ میگفت من این مسیر را یکبار هوایی طی کردهام و از سوی دیگر، میتوان از طریق ستارهها راه را تشخیص داد.
شهید علیمحمد بیان
کار حفر تونل و خارج کردن خاک آن از سلول نیز خود ماجرایی دارد. کف اتاق ما سیمان بود و باید با همان جوالدوز به خاک میرسیدیم و از آنجا با حفر تونل به رودخانه برسیم. این اتفاق در اولین روزهای فروردین سال 60 رخ داد و تونل ما کامل شد. پنجم یا ششم فروردین، شبهنگام از تونل خارج شدیم و از رودخانه به آن بزرگی و سرد عبور کردیم. در برف و سرماه راه را ادامه دادم؛ این در حالی بود که سیاهی شب کمکم به سپیدی تبدیل میشد. به جایی رسیدیم که از دوردست میتوانستیم سوسوی چراغهای یک شهر را ببینیم، سرهنگ گفت اینجا سردشت است. شوق آزادی در دل ما شعلهور شده بود و فکر میکردیم که میتوانیم ساعاتی دیگر آزادیمان را جشن بگیریم.
رستگاری در «بردهسور» و جای خالی یک «دارابونت» ایرانیدر این لحظه دو دیدگاه مطرح شد؛ عدهای از دوستان میگفتند برای اینکه به افراد متفرقه برخورد نکنیم، بهتر است در روز این مسیر را طی نکنیم، در جایی پنهان شویم و بعداً به راه خود ادامه دهیم. عدهای دیگر نیز میگفتند که بهتر است به راه خود ادامه دهیم و زودتر از این شرایط رها شویم. نظر دوم غالب شد، اما متأُسفانه در راه عدهای ما را دیدند و متوجه شدند که ما غریبه و آنجا سرگردان هستیم. آنها به ما چیزی نگفتند، اما ما فهمیدیم که بزرگترین اشتباه را مرتکب شدهایم. هر کسی گوشهای مخفی شد، اما رد پای ما روی برف مانده بود و همین سبب شد تا گروه مسلح دیگری- که بعداً فهمیدیم حزب دموکرات هستند- به ما برسد. در درگیری که ایجاد شد، سرهنگ و محمد وفایی را به شهادت رسیدند و شش نفر دیگر را شامل من، علیمحمد بیان، کریم غفاری، اصغر محمدی، سیدعباس روحانی و مصطفی مقدسی یا صدالدین مقدسی را به زندان آلواتان منتقل کردند.
از «بردهسور» به «آلواتان»
در زندان آلواتان هر کس موظف بود کاری انجام دهد، من نیز در نانوایی کار میکردم. روز 17 اردیبهشتماه هواپیماهای عراقی این زندان را بمباران کردند و از 216 نفری که در زندان بودند، فقط 70 نفر سالم ماندند و مابقی یا مجروح شدند و یا به شهادت رسیدند. پس از مدتی از طرف دفتر زندان آمدند و گفتند کسانی که از زندان کومله فرار کردهاند، باید لوازم خود را جمع کنند. این انتقال با وساطت گروه چریک فدایی انجام شد؛ چرا که کومله و دموکرات در آن زمان با یکدیگر در جنگ بودند. از آنجا ما به زندان تورجان و سپس دوباره به بردهسور منتقل شدیم. در طول مدتی که مجدداً در بردهسور بودیم، تعدادی از دوستانمان از جمله علیمحمد بیان، صفدر محمدی و سیدعباس روحانی یکی پس از دیگری به شهاد رسیدند.
*تسنیم: چه شد که فقط شما از آن جمع هشت نفره باقی ماندید و دیگر دوستان به شهادت رسیدند؟
خانوادهها معمولاً پس از مدتی که از اسارت فرزندانشان میگذشت، برای آزادی آنها اقدام میکردند و به اداره امور گروگانهای دفتر نخست وزیری میرفتند. اسامی این دسته از اسرا برای مبادله به کومله داده میشد. اما در طول دو سال و نیمی که من اسیر بودم، خانوادهام هیچ اقدامی برای آزادی من نکردند؛ به همین دلیل کومله فکر میکرد که من کارهای نیستم. واقعیت هم همین بود. من یک معلم جوان بودم. پس از گذشت دو سال و نیم، در نوروز سال 62 به همراه 17 تن دیگر آزاد شدم و به آغوش خانواده بازگشتم. پس از آزادی نیز در آموزش و پرورش مشغول به کار شدم.
*تسنیم: دوران اسارت و تأثیر آن را میتوان از چند وجه بررسی کرد. گذشته از اثرات جسمی که این دوران بر شما گذاشت، چه آسیبهای روحی متوجه شما شد؟
این دوران علاقه من به جمهوری اسلامی را دوچندان کرد و به حقانیت آن پی بردم. با دیدن این اقدامات ضد انقلاب، متوجه شدم که باید تا پای جان همانند دیگر دوستانم، برای کشور و جمهوری اسلامی ایستادگی کرد. من پیش از این نیز در تظاهراتهایی که علیه رژیم پهلوی انجام میشد، همیشه حضور داشتم. پایگاه ما در آن زمان، خیابان چهارمردان بود که در قم معروف بود.
*تسنیم: گروهکهایی مانند کومله در چند سال گذشته به ظاهر رویه خود را تغییر داده و مسائل حقوق بشری را مطرح میکنند. طرح این مسائل از زبان رهبران این گروهکها با آنچه بر سر شما و دیگر اسرا گذشته و سندی از زبان شاهدان عینی به شمار میآید، زمین تا آسمان تفاوت دارد.
من وارد مقوله شکنجهها و اذیت و آزاری نشدم که دو گروه دموکرات و کومله بر مردم به ویژه مردم کرد روا میداشتند. در طول دوران اسارت شاهد بودم که آنها حتی ابتداییترین لوازم مورد نیاز خود را از رژیم بعث و صدام ملعون تأمین میکنند. همه ما شاهد این وابستگی بودیم.
کومله و دموکرات پایگاه مردمی خود را از دست داده است
اگر این سالها مدعی حقوق بشرند، برای این است که آنها پایگاه مردمی خود را به واسطه اقداماتی که داشتند، از دست دادهاند. برای اینکه بتوانند دیگران را با خود همراه کنند، مدعی حقوق بشرند. مردم کردستان همانند دیگر نقاط کشور، شاهد ظلم و جنایتی بودهاند که آنها بر این خاک و مردمانش روا داشتهاند.
زمانی سرتاسر کردستان، از سنندج و کامیاران گرفته تا سردشت و بوکان و مهاباد در دست اینها بود، چه کردند؟ چه ظلمهایی روا داشتند؟! امیدوارم آنها این نفسهای آخر را بکشند و به زودی زود اسم و رسم آنها از صحنه روزگار و ایران عزیز و کردستان گرامی محو شود.
انتهای پیام/